چرايي بنبست سياسي عراق
علي موسويخلخالي
يازده ماه از انتخابات مجلس عراق گذشته و اين كشور همچنان در بنبست به سر ميبرد. به اين ترتيب ركورد عدم تشكيل دولت بعد از انتخابات در اين نظام نوپاي 19 ساله عراق شكسته شد. تحولات اخير عراق بازتاب واقعيتهاي ميداني و عملي اين كشور است. بارزترين آن شكست عملكرد سياسي تقريبا همه گروههاي سياسي عراقي است؛ ميتوان گفت در صحنه سياسي عراق در حال حاضر نميتوانيم جرياني را بيابيم كه واقعا بيانگر نظر واقعي مردم و از جانب مردم اقبالي به آنها باشد، براي همين دعواي سياسي كنوني را قبل از هر چيز بايد نشان از عدم مقبوليت مردم عراق از احزاب و جريانهاي سياسي كنوني اين كشور دانست.
1- اگر بخواهيم منصف باشيم بايد اذعان كنيم كه آنچه در حال حاضر شاهديم ميراث شوم دوران ديكتاتوري عراق است كه بعد از دو دهه همچنان آوارش بر سپهر سياسي عراق سنگيني ميكند؛ زماني كه هيچ حزب و جرياني جز حزب بعث حق نفس كشيدن نداشت. اين وضعيت سبب شد تا جنبشها و جريانهاي سياسي عراق در خارج از اين كشور شكل بگيرند و در درون جامعه و ميان مردم هيچ فعاليتي نداشته باشند و براي همين نتوانند ريشه بدوانند و پشتوانه كسب كنند. هيچ كدام از احزاب سياسي عراق تا قبل از سقوط صدام فعاليتهاي اجتماعي و سياسي در داخل عراق نداشتند براي همين مردم از فكر و روش اكثريت قريب به اتفاق آنها بيخبر بودند. تنها بعد از سقوط رژيم بعث بود كه فضاي باز سياسي به وجود آمد كه به دنبال آن احزاب و جريانهاي خارجنشين به داخل كشور آمدند و مطابق مناسبات و ساخت و پاختهاي سياسي قدرت را تقسيم كردند. شاهد اين ادعا كاهش كرسيهاي پارلماني احزاب سياسي در انتخابات متوالي - قبل از قهر مردم با صندوقهاي راي - است. مثلا حزب الدعوه اسلامي كه از سال 2006 رسما قدرت را تصاحب كرد و تا سال 2018 بهطور مداوم پست نخست وزيري و بسياري از سمتهاي عالي دولتي را در اختيار داشت...
هيچگاه تعداد كرسيهايش در پارلمان به بالاي 16 كرسي نرسيد و هر بار از تعداد كرسيهايش كاسته شد. يا مجلس اعلاي اسلامي عراق از سال 2003 تاكنون هر بار تعداد كرسيهايش در پارلمان كاهش يافته است تا آنجا كه در انتخابات اخير بيش از يك كرسي به دست نياورد.
در اين ميان اقبال جريان صدر به رهبري مقتدي صدر از همه بيشتر بوده و توانسته همچنان پايگاه اجتماعي داشته باشد كه آن هم اگر خوب دقت كنيم به لحاظ تعداد راي هر بار آراي كمتري را به دست آورده است. مثلا در انتخابات سال 2018 جريان صدر بيش از پانصد و پنجاه هزار راي كسب كرد، اما در انتخابات سال 2021 اين رقم در حدود 350 هزار راي بود.
بنابراين ميتوانيم بگوييم نبود احزاب سياسي مردمي كه بتواند افكار عمومي را هدايت كند و روند سياسي را به پيش ببرد و از ركود، سكون، انجماد و حتي فروپاشي سياسي در كشور جلوگيري كند، در حال حاضر يك معضل جدي براي جامعه سياسي – اجتماعي عراق است. براي همين است كه ميبينيم اگر اختلافات وجود دارد ميان گروههاي سياسي است كه پايگاه اجتماعي ندارند و مورد اقبال مردم قرار نميگيرند يا وقتي كه تظاهرات ميشود و چيزي شبيه اكتبر 2019 روي ميدهد، حزب و جرياني نيست كه بتواند بيانگر ديدگاهها و خواستههاي افكار عمومي باشد.
2- نكته ديگري كه بايد به آن اشاره كرد، وجود سلاح در ميان همه طرفهاي سياسي است كه در بزنگاههاي سياسي كه وقتي به بنبست ميرسند از آن كمك ميگيرند. اين مساله سبب شده است تا سمي مهلك به جان حركت سياسي عراق بيفتد. در اين ارتباط ميبينيم وقتي كه جريان صدر نميتواند اعتراض سياسي خود را پيش ببرد دست به سلاح ميبرد و به منطقه سبز يورش ميبرد؛ يا قبل از آن طرفداران صدر به دفاتر حزب الدعوه، جريان حكمت ملي و عصائب اهل حق يورش بردند و دفاتر آنها را آتش زدند؛ يا شاخه نظامي حزب دموكرات كردستان در سه ماه اخير چند بار به دفاتر حزب تغيير و حزب اتحاد ميهني كردستان يورش بردند؛ يا در اعتراض به رفتارهاي حزب دموكرات كردستان در جريان چانهزنيها براي تشكيل دولت جديد عراق، برخي گروههاي مسلح به مواضعشان در اربيل حمله مسلحانه كردند. در چنين حالتي حركت سياسي با مانع بزرگي مواجه و ترمز آن توسط اسلحه كشيده ميشود. در حالي كه اگر سلاح در ميان نبود چه بسا حركت سياسي سريعتر و به شكل ديگري پيش ميرفت و بسياري از مشكلات به وجود نميآمد.
3- با همه اين احوال مادامي كه پويايي در صحنه سياسي عراق وجود دارد، نميتوانيم از نااميدي صحبت كنيم. فضاي باز سياسي و فعاليتهاي آزادانه احزاب و كنشگران سياسي و اجتماعي سبب شده است تا تكاپوي سياسي در كشور وجود داشته باشد. فراموش نكنيم در سايه همين وضعيت فعلي است كه عراق توانسته است رشد اقتصادي 9.1 درصدي را براي سال 2022 رقم بزند، نرخ وابستگي بودجه كشور به نفت را از حدود 92 درصد به نزديك 82 درصد كاهش دهد، دچار بحران امنيتي نشود و مراسم ديني خود را مثل اربعين حسيني به بهترين شكل ممكن برگزار كند. اگرچه نميتوانيم منكر شويم كه بنبست سياسي براي كشور مضر است و هزينههاي سنگين به دنبال دارد و تداوم آن ميتواند عواقب پيشبيني نشدهاي را رقم بزند و حتي كشور را تا مرز فروپاشي پيش ببرد، اما تا زماني كه رفت و آمدهاي سياسي طرف سياسي ادامه دارد همچنان ميتوان اميدوار بود.
نكته آخر اينكه بنبست سياسي فعلي شكسته نخواهد شد تا زماني كه طرفهاي سياسي عراقي رضايت دهند كه دست از شكستن اراده يكديگر بردارند. همانطور كه قيس خزعلي نيز يكبار در گفتوگوي تلويزيوني گفت و تاكيد كرد تا «زماني كه طرفهاي سياسي بر شكست اراده سياسي يكديگر اصرار داشته باشند بنبست سياسي در كشور ادامه خواهد يافت»؛ تا زماني كه چنين ارادهاي وجود داشته باشد، بنبست سياسي، حتي در حالتي كه دولت جديد تشكيل شود، ادامه خواهد يافت. تجربه 11 ماه گذشته نشان داد، وقتي كه مقتدي صدر با ائتلاف السياده به رهبري محمد الحلبوسي، رييس پارلمان و حزب دموكرات كردستان به رهبري مسعود بارزاني، تلاش كرد چارچوب هماهنگي را كنار بگذارد و دولت تشكيل دهد، چارچوب هماهنگي آبستراكسيون كرد و تلاشهايشان را ناكام گذاشت و وقتي كه چارچوب هماهنگي تلاش كرد دولت تشكيل دهد و جريان صدر را ناديده بگيرد صدريها به خيابان ريختند و مانع از تشكيل دولت جديد شدند. تا زماني كه دو طرف نخواهند به هم اعتماد كنند و به فكر شكست يكديگر به هر قيمتي باشند نبايد انتظار داشت بحران سياسي پايان يابد و اينكه صبر مردم هم حدي دارد، همانطور كه ديديم طرفداران مقتدي صدر در فراخوان نماز جمعهاش حضوري چشمگير داشتند، اما همان مردم در فراخوان تظاهرات چند روز بعد او شركت نكردند، چراكه از وضعيت خسته شده بودند. جريانهاي سياسي بايد درك كنند كه شكست ارادهها را شايد الان بتوانند پيش ببرند، اما زماني كه كاسه صبر مردم لبريز شد همه ارادهها شكسته ميشود.